Page 1 of 5
1
آيين ها و آداب مردم تربت حيدريه در نوروز
در مرکز تربت حيدريه گرچه اين يکسان سازي فرهنگي از طريق رسانه ها، تاثير خود را گذاشته
است اما در روستاها که مردم آن به طور خاص افراد سن بالا، اصالت بيشتري دارند، هنوز ويژگي
هايي وجود دارد که به مواردي از آن اشاره مي کنم. يکي دو هفته مانده به عيد براي نظافت خانه و
محيط زندگي تلاش هايي صورت مي گرفت. ديدوبازديدها از بزرگان خاندان و بلکه بزرگ روستا
شروع مي شد و صبح روز عيد به صورت هماهنگ از خانه بزرگ ترين فرد شروع مي کردند و
وقتي وارد منزل آن بزرگ مي شدند که ميهمانان در حد امکان از سوي صاحب خانه پذيرايي مي
شدند. (از مواردي که حتما در اين پذيرايي وجود داشت مقداري نان محلي و نمک بود که در کنار
ديگر خوردني ها مصرف مي شد) و نماد آن بود که افراد هم نمک مي شدند و معتقد بودند که اين امر
ارتباط آنان را محکم تر مي کند و در طول سال به حرمت هم نمک شدن، تعهدي اخلاقي دارند که از
جان و مال و ناموس يکديگر دفاع کنند. در اين ميان بزرگترها به کوچکترها هدايا و عيدي هايي مي
بخشيدند. نکته ديگر افراد فاميل با دقت نظر در روابط بين اعضاي فاميل در پي آن بودند که اگر بين
دونفر يا دو خانواده به دلايلي مشکلي وجود دارد و احيانا کينه اي به هم دارند بين آن ها آشتي برقرار
کنند و عداوت ها و نارضايتي ها از بين برود. از ديگر مواردي که در اين ديد و بازديدها وجود
داشت اين بود که افراد باتجربه و پرمعنويت خانواده و فاميل را از گذشته روز وماه و سال و بهار و
تابستان و پاييز و زمستان عبرت مي دادند و سعي مي کردند ناپايداري جهان را به آنان گوشزد کنند و
به آنان يادآور شوند که «آنچه نپايد، دلبستگي نشايد» در مراسم سيزده نوروز که تاکنون به «روز
طبيعت» مرسوم شده نيز مردم با روي آوردن به طبيعت و دورهم نشيني هاي خانوادگي آن را سپري
مي کنند در گذشته شخصي که در خانواده نقش مربي و مرشد جمع را داشت رهبري گروه را بر
عهده مي گرفت و با بردن آنان به دامن طبيعت و کوهستان، گذشت سال رابه آنان گوشزد مي کرد و
از آنان مي خواست کارهاي برجسته اي را که در ذهن و خاطره آنان نشسته، براي جمع بازگو و
بهره هاي مثبت آن حرکت ها را براي جمع بيان کنند و از اين طريق يک روز پرخاطره را براي
همه گروه ايجاد کنند که تاثيراخلاقي آن مي توانست تا پايان سال و حتي پايان عمر ماندگار باشد. اين
جلسه در حقيقت يک «خودارزيابي» بود که ابعاد انسان سازي به فرد و گروه مي داد. در مراسم
سيزده، گاه خانواده ها دور هم جمع مي شدند و با داوري فردي قابل قبول در جمع جوان ترها، به
زورآزمايي و در نتيجه آماده سازي هاي بدني مي پرداختند که بازتاب آن مي توانست براي دفاع
خانوادگي مفيد باشد.نوروز در نزد گذشتگان نماد پيراستن وجود از کاستي ها و زشتي ها و آراستن به
زيبايي ها و ارزش هاي معنوي و گاه اين نمادشناسي ها با تلاش افراد آگاه خانواده ها به ديگران تفهيم
مي شد. به سراغ يک پيرمرد حدود ۸۰ ساله مي رويم. او از صفا و صميميت و يک دلي آن روزها
Page 2 of 5
2
سخن مي گويد. روزهايي که هيچ چشم و هم چشمي نبود و چندين خانوار در يک منزل، در کنار هم
با محبت زندگي مي کردند و با حداقل امکانات، دل هاي شادي داشتند. او مي گويد: نزديک عيد
نوروز همه به هم کمک مي کردند زنان دو هفته قبل از نوروز خانه تکاني را آغاز مي کردند و با
شستن فرش ها و تميزي در وديوار و پنجره ها، به پيشواز عيد مي رفتند. از سوي ديگر همه خانه ها
تنوري براي پخت نان داشتند و زنان با شعله ور کردن تنور با هيزم، نان هاي خوشمزه خانگي مي
پختند و شيريني هاي خانگي از جمله «زنجبيلي» و«نان شيرين پادرازي» و «قطاب »هاي پر از
سبزي هاي بياباني و «قلفتي هايي» با روغن حيواني و پر از زيره و کنجد و نان قندي آماده مي
کردند تا در ايام عيد از ميهمانان پذيرايي کنند. وي مي گويد: پلوسبزي با ماهي هم مثل حالا نبود فقط
عيدها مردم پلو مي خوردند. بوي عطر آن تا چند خانه آن طرف تر به مشام مي رسيد و در پختن
زنجبيل مردان هم کمک مي کردند. چون براي قاطي کردن روغن و شکر و آب و آرد نياز به قدرت
بيشتري بود که از عهده زنان بر نمي آمد و بايد آن ها را خوب هم مي زدند تا پخته شود و همه چيز
براي روز عيد نوروز مهيا مي شد. در ايام عيد، همه اقوام دور و بر هم جمع مي شدند و خانه
پدربزرگ شلوغ بود و او به همه عيدي مي داد و اغلب ناهار را در خانه بزرگ تر خاندان مي
ماندند.
Page 3 of 5
3
مراسم شب چله در خانه ای سنتی
شب یلدا از اهمیت خاصی برخوردار است. این شب رابا شب نشینی چند خانواده دور هم کوتاه می
کنند و در حالیکه به قصه ها و ماجراهایجالب بزرگترها گوش می دهند ،میوه هایی چون هندوانه ،
سیب ،انار و تنقلات و شیرینیمی خورند. هندوانه از جمله میوه هایی ست که می بایست بر سفره های
شب چله باشد چراکه بر این باورند که سردی هندوانه خورنده اش را از رنج گرمای تابستان پیش رو
نجاتخواهد داد. هم چنین مردم تربت حیدریه معتقدند که در معده ی هر انسانی کرمی وجوددارد که با
خوردن هندوانه در شب یلدا دفع میشود.
مراسم ازدواج
در تربت حیدریه به شبی که اولین فرد از خانواده داماد به خواستگاری دختر می رود شب کدخدایی
می گویند و از زمان تعیین مهریه وشیربها تا زمان عقد را دوران نامزدی می نامند،تعیین زمان عقد
در شب جواب استنی و باتوافق طرفین صورت می گیرد و برای عروس و داماد یک دست لباس و
حلقه نامزدی خریداریمی شود.دو سه روز قبل از مراسم عروسی جوانان ده جمع شده و داماد خبر می
کنند تامراسم هیزمی را انجام دهند. داماد به اولین نفری که به روستا برسد دستمالی ابریشمیو عرقچین
هدیه می دهد.در روز عروسی مدعوین در خانه داماد به رقص و پایکوپی میپزردازند و نهار می
دارند آنگاه داماد جهت مراسم حمام و حنا بندان روانه حمام میشود و 5 زن سفید بخت دستها و پاهای
عروس را حنا می گذارند و آتو می خوانند. این مراسم با خواندن خطبه عقد ادامه می یابد و... از
سایر آداب ازدواج در تربت حیدریه می توان به چیدن سفره عقد، پا انداز، پایتختی و داماد سلامی
اشاره کرد.
Page 4 of 5
4
نخ ریسی و ریسندگی
در تربت حیدریه ریسندگی پنبه و پشم برای بافتپارچه و تولید نخ قالی بوسیله دوک و جلک و چرخ نخ
ریسی انجام می شود.ریسندگی بوسیلهدستگاه چرخ را زنان و ریسندگی با جلک ،دوک و حتی یک
قطعه سنگ را علاوه بر زنان،مردان نیز انجام می دهند.
ابریشم بافی
از آن جا که منطقه بایگ در تربت حیدریه یکی از مهمترین مناطق پرورش کرم ابریشم و تولید الیاف
ابریشمی است.فن پارچه بافی ابریشم در این ناحیه نیز در کارگاههای فرت بافی از رونق قابل توجهی
برخوردار است.از این رو یکی از غرفه های موزه به نمایش چگونگی بافت و نحوه ی شکل گیری
پارچه ها برای دوخت دستمال ها روسری ها و پیراهن های ابریشمی استفاده می کنند. همچنین از
بافت های ابریشمی قبایی موسوم به آجیقه می دوزند که رویه آن ابریشمین است و افراد اعیان در
فصول سرد سال از آن استفاده می کنند.
ابریشم کشی
یکی دیگر از صنایع نساجی منطقه بایگ،ابریشم کشیاست.این حرفه از زمان های بسیار دور در
تربت حیدریه رایج بوده است. لیکن امروزه اینحرفه بدلیل سختی شرایط کار پیله کشی توسط دست
انجام می شد.لیکن امروزه با چرخ صورتمی گیرد و روش کار بدین شکل است که مقداری پیله داخل
دیگ آب داغ می ریزند تا شفیرهداخل آن کشته شود. سپس رشته های ابریشم را از چند پیله به
مشوره می بندند و بهوسیله دست یا چرخ برقی شروع به کار می کنند.پیله کش با به دست گرفتن
چوبی به نامشاگردک رشته های نخ را از پیله جدا می کند. در مجموع فن ابریشم کشی شامل مراحل
پیلهکشی ،لای گیری و کلاف کشی می باشد.
نمد مالی
نمد مالی یکی از صنایع دستی شهرستان تربتحیدریه می باشد که در آن خطه از رونقی نسبی
برخوردار است مواد اولیه نمد مالی پشمگوسفند یا شتر می باشد که آن را از دامداران می خرند پس
از تهیه پشم آن را با کمانحلاجی نمدمالان حلاجی می کنند تا آماده کار شود. آن گاه قالب را روی
Page 5 of 5
5
زمین انداخته وپشم ریز را به شکل یکنواخت روی قالب می ریزندو سپس مقداری سر پشم روی آن
ریخته و بهآن آب می افزایند تا پشم ها بهم بچسبند بعد از خشک شدن مجدداً روی آن پشم می ریزندو
شروع می کنند به مالیدن. هر نمد نزدیک به 4 تا 5 ساعت مالیده می شود .در پایانعملیات نمد مالی
نمد را در مقابل آفتاب قرار می دهند تا خشکشود.
قالی بافی
قالی بافی یکی از صنایع بافندگی شهرستان تربتحیدریه است که اکنون مرکز تولید قالیچه های بلوچی
می باشد. قالیچه ها و قالی هایتربتی از نوع بافت یک پود هستند و گره های آن از نوع فارسی است.
هم چنین از موی بزدر کناره پیچ فرش ها استفاده می کنند و دارای چله ای پشمی اند. مهمترین
مشخصه یقالیچه های تربتی امتزاج طرح ها و نقوش افغانی با نقوش عشایری است. از نقش های
مهمقالی در تربت می توان به نقوش کلاته، سالار خانی،میری داری، بله کانی، ریگانی،کلهدراز
آخوندی و نقش پترو اشاره کرد. در تربت قالی بر روی دارهای زمینی و دیواریبافته می شود و الیاف
پشم و نخ های پنبه ای عمده ترین مواد بکار رفته در ساختمان این زیراندازها می باشند.